مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:44807 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:28

كسي كه مي گويد دين من وجدان من است آيا خلاف گفته است ؟
و فقط و جد آنرا حاكم قرار دهد اين صحيح نيست زيرا وجدان به تنهايي نمي تواند راههاي سعادت انسان را براي او بيان كند بلكه وجدان تنها در برخي موارد مي تواند براي انسان راهگشا باشد و لازمه انكار دين ناديده گرفتن دليلهاي روشن خداشناسي و لزوم دين و ارسال رسل و نزول كتب آسماني و قرآن و ديگر تعاليم ديني است و با توجه به اين دليلهاي روشن نمي توان دين را انكار كرد و فقط وجد آن را حاكم دانست ثانياً وجدان بيدار باشد هيچگاه با انكار دين همراه نمي شود زيرا وقتي وجدان بيدار باشد توجه به منعم و لزوم سپاس نعمت و توجه به دليلهاي روشن پيروي از دين را به دنبال خواهد داشت . و ثانياً ، وجدان به تنهايي حاكم نفوذپذيري است كه جاي عقايد ديني را نمي گيرد زيرا وجدان تحت تأثير سه عامل عمده مثل محيط ، غريزه و عادت واقع شده ، تا جايي كه گاهي اصلاً گوئي وجود ندارد يعني وقتي دزد اولين بار دزدي مي كند وجدانش او را ملامت مي نمايد ولي پس تكرار ، ديگر عادت مي شود و پيامي ندارد .
و همچنين است درباره تأثير محيط و غريزه شايد همين شخص از نگاه به ناموس خويش برآشفته گردد اما با حاكميت و تأثير غريزه ، هوس او چنان وجدان را مي پوشاند كه اصلاً مواخذه اي نمي كند .
و درباره محيط مي توان از كشتن دختران در جاهليت و يا سوزاندن زنان هند و همراه همسران مرده آنها ، مثال فرد كه از اين جنايت ، غمي بر دلشان نمي شنيد .

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.